عشق آن نیست که بهم خیره شویم !
روزا می گذرند و یک روز دیگر تا بی نهایت می گذرد .... تو هم می گذری از دنیا .... خواهش می کنم از کوچه دل ما هم بگذر !!!
باید به تنهایی بر تنهایی ام غلبه کنم
زندگی هر لحظه
غیر قابل تحمل ترمی شود
با دیدن هر غریبه ای که از راه می رسد
می اندیشم
این همان است که سرنوست برایم بر گزید
شاید هم .....
سرنوشتی است که من آنرا در این روز بر گزیدم
آسمان را بنگر و به سکوت پر رمز و رازش بیاندیش ستاره ی خود را در آسمان زندگیت پیدا کن و به سمت آن ستاره حرکت کن. نگران راه مباش، آنکه ستاره را برای تو آفرید راه رسیدن به آن را نیز نشانت خواهد داد.
زندگی سه چیز است: اشکی که خشک میشود! لبخندی که محو میشود!یادی که میماند و فراموش نمیشود
زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست کسی که تو دنیا را جز با او و جز برای او نمی خواهی.....
شیشه ای می شکند... یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟ مادر می گوید...شاید این رفع بلاست. یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد. شیشه ی پنجره را زود شکست. کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست، عابری خنده کنان می آمد... تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد... اما امشب دیدم... هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید... از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟دل من سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا
کم کم داره حواسم جمع می شه را...س...ت..ی بازم برای دفعه فکر کنم سوم می گم که واسم دعا کنید .... راستش با خودم عهد کردم 13 بار ازتون بخوام واسم دعا کنید (اونوقت اگه شد 14بار می تونید باهام قهر کنید ....)
خانمها
-خانم ها مثل رادیو هستند
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند
-خانم ها مثل شبکه اینترنت هستند
از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند
-خانم هامثل چسب دوقلو هستند
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد, دیگر باید سیم را برید
-خانم ها مثل موتور گازی هستند
پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت
-خانم ها مثل رعد و برق هستند
اول برق چشمهاشون می رسه , بعد رعد صداشون
-خانم ها مثل لیمو شیرین هستند
اول شیرین و بعد تلخ می شوند
-خانم ها مثل موبایل هستند
هر وقت کاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند
-خانم ها مثل گچ هستند
اگر چند دقیقه مدارا کنید آنچنان سخت می شوند که هیچ شکلی نمی گیرند
-خانم مثل فلزیاب هستند
هرگاه از نزدیکی طلافروشی رد می شوند عکس العمل نشان می دهند
-خانم ها خیلی زرنگ هستند
آنقدر جنگیدند تا جایزه صلح را گرفتند
آقایون
-مردها مثل « مخلوط کن » هستند
در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد
-مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند
حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد
-مردها مثل « کامپیوتر » هستند
کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند
-مردها مثل « سیمان » هستند
وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
-مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند
همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند
-مردها مثل « جای پارک » هستند
خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم
-مردها مثل « پاپ کرن » ( ذرت بو داده ) هستند
بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند
-مردها مثل « باران بهاری » هستند
هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود
-مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند
ارزان هستند و غیر قابل اطمینان
-مردها مثل « موز » هستند
هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند
-مردها مثل « نوزاد » هستند
در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید
بـــه نـــام خـــدا
1روز.های عید مثل بقیه ی روزها ساعتتان را کوک کنید تا همه از خواب بپرند.
2.سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتان را روی بوق بگذارید تا جلوییها زودتر راه بیفتند.
3.وقتی از کسی آدرسی را میپرسید بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یک نفر دیگر بپرسید.
4.کرایه ی تاکسی را بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهایتان به صورت اسکناس هزاری بدهید.
5.همسرتان را با نام همسر قبلیتان صدا بزنید (قابل توجه جوانانی که دو بار ازدواج کرده اند).
6.جدول نیمه تمام دوستتان را حل کنید.
7.توی اتوبان روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت پنجاه کیلو متر در ساعت حرکت کنید.
8.وقتی عده ی زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال را عوض کنید.
9.به کسی که دندان مصنوعی دارد بلال تعارف کنید.
10.در یک جمع چای را با هورت کشیدن بخورید.
11.وقتی از آسانسور پیاده میشوید دکمه های تمام طبقات را بزنید و فرار کنید.
12.وقتی با بچه ها بازی فکری میکنید سعی کنید از آنها ببرید.
13.شمعهای تولد دیگران را فوت کنید.
14.ایده های دیگران را به اسم خودتان به کار ببرید.
15.اگر سر دوستتان طاس است مرتب از آرایشگرتان تعریف کنید.
16.صابون را همیشه کف وان حمام جا بگذارید.
17.وقتی کسی لباس تازه ای میخرد به او بگویید خیلی گران خریده و سرش کلاه رفته است.
18.وقتی دوستتان را بعد از مدتی طولانی میبینید به او بگویید چقدر پیر شده است.
19.بادکنک بچه ها را بترکانید.
20.حبه قند نیمه جویده تان را دوباره توی قندان بگذارید.
21.بچه ی جیغ جیغوی خودتان را به سینما ببرید.
22.توی کنسرت موسیقی بی موقع دست بزنید.
23.عکسهای عروسی دوستتان را با دستهای چرب تماشا کنید.
24.نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنید.
25.جای برچسب قرمز و ابی شیرهای اب توالت هتل ها را عوض کنید.
26.توی مهمانیها از بچه چهار ساله تان بخواهید هر چی شعر بلد است بخواند.
27.توی ظرف آجیل عید برای مهمانها یتان فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بگذارید.
28.توی روزهای بارانی با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشید.
29.مرتب اشتباه لغوی و انشائی دیگران را هنگام صحبت گوشزد کنید.
30.دوستتان که پایش توی گچ است را به فوتبال دعوت کنید.
اشکامو هدیه می کنم به کسی که این مطلب رو بعد از من می خونه تا توی دنیای منم واسش بشم دریا ... چطوره !